منو

هیچ محصولی در سبد خرید نیست.

تسلیم بشیم یا ادامه بدیم؟!

تسلیم بشیم یا ادامه بدیم؟
زمان مطالعه: ۵ دقیقه

شاید همه‌مون توی زندگی برای یکبار هم که شده به این مرحله برسیم که اوضاعمون بسیار ناخوشایند بشه. کارهامون به درستی پیش نره. هر چی تلاش می‌کنیم موفقیتی حاصل نشه. به خواسته‌هامون نرسیم یا هر نوع شکست دیگه‌ای رو تجربه کنیم.

این وضعیت رو ممکنه تجربه کرده باشیم. یا همین الان توی چنین وضعی باشیم و یا حتی در آینده باهاش مواجه بشیم. که خب بعضی از این شرایط برای یکبار در طول عمر هم خیلی زیاده!

اما چیکار باید کرد؟ میشه کاری کرد؟ اینایی که موفق شدن چطوری براشون پیش اومده؟ اصلا چیکارا کردن؟ آیا باید بی‌خیال و تسلیم بشیم یا ادامه بدیم به تلاش کردن یا جبران؟ بهتره بگم چه موقع باید تسلیم شد چه موقع جنگید؟

اولا برای رسیدن به خواسته حتما نباید ۲۴ ساعت ۷ روز هفته بهش فکر کرد! به خواسته‌مون باید فکر کنیم اما نه ۲۴ ساعته! همین که حسِ بدی نسبت بهش نداشته باشیم کافیه!

این قانون رهاییه که میگه بهش فکر نکن، خودش درست میشه! شاید حتی نیازی نباشه کاری کنیم. فقط کافیه که خلاف جهت رودخونه شنا نکنیم!

اول کمی راجع به قانون رهایی بگم بعد بریم سراغ تلاش کردن یا تسلیم شدن! این قانون میگه مثل نهالی که کاشتی و بهش آب و کود میدی، دیگه رهاش کن! خودش تبدیل به درخت میشه. دیگه فکر کردن بهش و نگران همیشگی بودن فایده چندانی نداره! پس:

قانون اول: رهاش کن!

وقتهایی که کاری نمی‌تونیم برای چیزی انجام بدیم، هیچ احتیاجی نیست ذهنمون رو درگیر کنیم. فقط یه بازه زمانی نیاز داره. اشرف مخلوقات هم که باشی، به جایی می‌رسی که ممکنه برای اتفاقاتی که توی دنیا و دور و بر رخ میده، دیگه کاری از دستت برنیاد!

این جور موقع‌ها، وقتی خودمون رو درگیر می‌کنیم؛ در واقع خودمون رو دچار یه حس بد می‌کنیم. حسِ بد، ما رو از هدفمون دور می‌کنه. هر چی بیشتر درگیر این حسِ بد بشیم، بیشتر از هدفمون دور میشیم. جایی که نمی‌تونیم کاری کنیم اشتباهه که بیایم تقلا کنیم!

چرا غصه بخوریم وقتی نمی‌تونیم کاری کنیم؟ غصه خوردن نشونه داشتن انسانیت نیست! نمیتونی همه چیز دنیا رو کنترل کنی. اگه تلاش کردی و به اون خواسته یا موفقیت دست پیدا نکردی، دیگه ناراحت نباش.

باید به آگاهی برسیم تا متوجه بشیم رها هستیم یا نه! رهایی یعنی هر کجا که نمیشه کاری رو انجام داد رها کنیم. هر جا میشه، توکل کنیم و تلاش. اگه نشد، دیگه ولش کنیم. شاید و اگرهای قبل از اون اتفاق رو از ذهنمون پاک کنیم!

حالا اگه تو موفق نشدی، کس دیگه‌ای موفق شد. ناراحت نشو. بهش تبریک بگو! چون کار دیگه‌ای نمیتونی بکنی. در ادامه فقط رشد کن! …

بیشتر بخونید:  معرفی کتاب "هنر شفاف اندیشیدن"

اما گفتم که اول به خدا توکل کن. بعد تلاش کن. طی تلاشی که می‌کنی، فریبِ ذهن رو نخور! ذهن همیشه نگرانِ امنیت توئه. می‌خواد دچار هیچ چالشی نشی! و همیشه بهونه‌های مختلفی میاره. مثلا میگه تلاش فایده‌ای نداره! یا دیگه دیره واسه تلاش کردن! و …

اگه می‌خوای تلاش کنی و موفق بشی؛ مراقب باش توی تله ذهن گیر نکنی! اگه خسته شدی، به مدت کافی از تلاش دست بکش و مجدد دست به کار شو. شاید توی همین فاصله فرجی شد!

راهکارهای زیادی هست که تسلیم نشیم. یا بعبارتی از تلاش کردن ناامید نشیم. ولی الان میخوام از موضوعاتی حرف بزنم که رخ داده و ما هیچ نقشی توش نداشتیم یا به موقع و کافی تلاش نکردیم. و دیگه کار از کار گذشته!

اتفاقاتی که ما نقشی توی رخدادنش نداریم و در واقع دیگه کاری از دستمون برنمیاد. در چنین مواقعی باید رهاش کنیم! نمیشه جلوی قدرت جهان ایستاد. البته که باید تلاش کرد. اما بعدش دیگه باید تسلیم شد!

قانون دوم: پذیرا باش!

وقتی که تسلیم باشی، تمام هستی از تو حمایت می‌کنه و هیچ چیز با تو مخالف نیست. خودت رو بپذیر! هر چه که هستی. حتی اگر نقص‌هایی داری. دست از جنگ با خودت بردار و آسوده باش.

زندگی یعنی صلح! نه فقط صلح با دیگران؛ بلکه اول با خودت. چیزی رو بر خودت تحمیل نکن. حتی سکوت رو! دیگران رو همانطور که هستند بپذیر.

انسان‌ها از این رو توی بدبختی به سر می‌برن که در مقابل هستی مقاومت می‌کنن و می‌خوان این یا اون بشن.

“تسلیم شو! بگذار هستی اختیار کامل زندگی‌ات رو در دست بگیره. اون موقع شادمانی مثل نفس کشیدن طبیعی میشه.”

نگرانی رو از خود دور کنید. بزرگترین دشمن شادکامی، نگرانیه. نگرانی هم در نتیجه فکر کردن به مسائلی پیش میاد که از کنترل ما خارج هستند. وقتی کاری رو انجام دادید، بدونید کار دیگه‌ای نمی‌تونید برای اون انجام بدید.

سعی کنید بیشتر حواس خودتون رو روی کارهایی متمرکز کنید که در دست انجام دارید نه کارهایی که تصور می‌کنید ممکن است پیش بیاد. تمرکز شما باید روی چیزهایی باشد که روی اونها کنترل دارید.

از طرفی؛ قبلا یک سری فرکانس با افکار و رفتارهات به جهان هستی ارسال کردی. الان رسیدی به جایی که نتایج فرکانس‌های قبلیت رو داری دریافت می‌کنی و تجربه می‌کنی! وضعیت فعلی‌تون رو خیلی جدی نگیرید. چون اون واسه رفتارهای قبلی‌ته! شاید از این قانون بی‌خبر بودید.

شاید الان داری تلاش می‌کنی و نتیجه نمی‌گیری. ناامید نشو! علتش اینه که وضعیت فعلی‌تون نتیجه رفتارهای چند سال گذشته‌تونه. تلاش و کوششی که الان داری، چند سال دیگه نتیجه میده. امروز رو با حسِ خوب صبر کن.

بیشتر بخونید:  معرفی کتاب "هنر شفاف اندیشیدن"

قانون سوم: به خودتون فضا بدید!

ما توی دوران سریعی داریم زندگی می‌کنیم. تکنولوژی و فناوری‌های پیشرفته، سرعت کارها رو زیاد کرده. ولی قوانین جهان هنوز همونه! اگه سال‌ها خیلی منفی فکر می‌کردید. زمان کمی خواهد برد که اثر اون افکار از بین بره. ولی افکار خوب خیلی زود نتیجه میدن.

مثلا اگه آدمی افسرده میشه، سه سال افکار بدی داشته. حالا کافیه دو روز فکر خوب داشته باشه، افسردگی‌ش فراموش میشه. چون پایه و انرژی جهان مثبته. افکار مثبت و خوب با جهان هماهنگه نه افکار منفی. خیلی زود افکار بدتون از بین میره. وسواس نداشته باشید…

“زندگی پر از تجربیات خوبه! اگه فقط بهش یه فرصت بدی…”

یه جریانی توی زندگی مثل رودخونه جاریه که فقط به سمت دریای عشق و خوشبختی ختم میشه. نیازی نیست کاری کنی. فقط کافیه تسلیم مسیر حرکت بشی. مبادا خلاف جهت حرکت شنا کنی!

فقط تسلیم شو!

همونطور که خیلی چیزها هستن که با تلاش و ناامید نشدن بدست میان، چیزهایی هم هستن که از کنترل تو خارج هستند. و تو نمیتونی تغییرشون بدی. پس باهاشون زندگی میکنی. این ما هستیم که باید در موردشون با فکر تصمیم بگیریم و انتخاب کنیم تسلیم بشیم یا ادامه بدیم!

 

اگه هنوز خودتون رو نشناختید و توی شرایطی هستید که نیاز به فضای کافی برای خودشناسی دارید، خوندن کتاب “من کی هستم” احمد مقصودیان رو بهتون پیشنهاد میدم. برای آشنایی با این کتاب به این لینک برید!

 

هر روز به خودتون یادآوری کنید:

  • گذشته رو نمیشه تغییر داد.
  • نظرات دیگران، واقعیت شما رو مشخص نمی‌کنند.
  • سفرِ هر کسی در این زندگی، متفاوت است.
  • همه چیز با گذر زمان بهتر میشه.
  • زیادی فکر کردن، باعث ناراحتی میشه.
  • افکار مثبت، خالق چیزهای مثبت هستن.
  • فقط موقعی بازنده هستید که با کوچیکترین بهونه، تسلیم و منصرف بشید!
  • از هر دست بدهید، با همان دست پس می‌گیرید.

تسلیم شدن (فقط) توی شرایطی که کاری از دستت بر نمیاد، باعث میشه نه خشمی، نه کینه‌ای و نه هیچ چیز منفی دیگه‌ای در تو ظاهر بشه!

شاید بهتر باشه تلاش کنیم به اون درجه برسیم که به بدترین اتفاق زندگی‌مون هم لبخند بزنیم و ادامه بدیم…

 

یه جایی هم مولانا میگه:

هر لحظه که تسلیمم در کارگه تقدیر

آرام‌تر از آهو بی باک‌تر از شیرم

???

هر لحظه که می‌کوشم در کار کنم تدبیر

رنج از پی رنج آید زنجیر پی زنجیر

رضا فتحی‌فرد وب‌سایت

نظرات بسته شده است.

×